تحلیل موسیقی
- چهارشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۱۳ ب.ظ
- ۰ نظر
تحلیل موسیقی های ناصرعبداللهی :
۱_خواننده شناخته شده است که براساس شناخته شده بودنش اهنگ و موسیقی دارای شناسنامه و حساب شده هستن.
۲_تقریبا برای همه برجسته و معروف است.
۳_موسیقی های این خواننده برای من حالت نوستالوژیک بودن رو داره و بمن احساس خوشایندی از گذشته رو میده.
۴_به زمان خودش پخش تکرار داشته ولی نه میشه گفت خیلی نه میشه گفت اصلن.عادی و نرمال تکرار بوده.
۵_قبل هر موسیقی دکلمه ای از پرویز پرستویی بمدت یک الی دو دقیقه پخش میشه که بعدش موسیقی اصلی پخش میشه بمدت سه چار دقیقه که زمان پخش موسیقیاش نه خیلی طولانیه که فرد سردرد بگیره نه خیلی کوتاه مدت که چیزی فهمیده نشه.
۶_کلام موسیقی های ناصرعبداللهی بیشترشون درخور فهم هست ولی اهنگ ناصریا شاید این امکانرو داشته باشه که فهمش اسون نباشه اونم برای عده ای.
۷_متوجه استعاره و مجاز خاصی در متن موسیقی های این خواننده نشدم.
۸_پخش موسیقی های این خواننده بیشتر با تصویر نبوده که بخوایم اصل وحدت ارتباط رو بین گفته و تصویر بسنجیم اما کلمات بکار رفته در متن موسیقی به نوبه خود این اصل وحدت ارتباط رو دارن.
۹_بدلیل نداشتن تصویر در بیشتر مواقع ۵۵درصد از ارتباط رو نداریم درصورتیکه نقش تصویر و ارتباط غیرکلامی بیشتر درصد ارتباط رو شامل میشه.
۱۰_تنالیته ی صدای ناصرعبداللهی شاد نیست اما پرانرژیه بدون غم که موسیقی هاشون کلن ریتم تندو پرانرژی دارن.
۱۱_ضریب سخن او در موسیقی نرمال است نه خیلی تند نه خیلی اهسته البته استثنایی در اهنگ ناصریا وحود داره که میشه گفت تو این مورد یه حدود خیلی کمی تند هست.
زندگینامه
ناصر عبداللهی در دهمین روز از دی ماه سال ۱۳۴۹ در محله سید کامل شهر بندرعباس زاده شد. پدرش عبدالرحمن عبداللهی کارگر بازنشسته بود و مادرش مهرنگاربندری نیایی خانهدار است. از ۱۳ سالگی به موسیقی علاقهمند شد. فعالیتهای هنری خود را از سالهای نوجوانی در صدا و سیما و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی استان هرمزگان آغاز کرد.
ه انتشارات دارینوش معرفی کرد. پس از آن آلبومهای عشق است و دوستت دارم ناصر را این انتشارات ضبط و منتشر کرد. ناصر با انتشارات فوق دچار اختلافاتی شد. پس از آن آلبومهای بوی شرجی، هوای حوا و ماندگار توسط انتشارات آوای نکیسا و آلبوم رخصت توسط انتشارات آوای مهر میهن به بازار روانه شد.
ناصرعبداللهی در سوم آذرماه ۱۳۸۵ در بندرعباس به دلایل نامشخصی بی هوش شد و به کما رفت. او پس از گذراندن ۲۷ روز در کما سرانجام در بیمارستان هاشمی نژاد تهران در روز ۲۹ آذر ۱۳۸۵ و در سن ۳۶ سالگی درگذشت.
وضعیت خانوادگی
او چهاربرادر و یک خواهر دارد. ناصر در هیجده سالگی با فهیمه غفوری اهل بندرعباس که سه سال از خودش بزرگتر است ازدواج کرد و حاصل آن سه فرزند (دو پسر و یک دختر) به نامهای نوید، نازنین و نامی است. نینا فرزند چهارم ناصر حاصل ازدواج او با فاطمه فهیمی است.
بررسی آثار
بیشتر اشعار ترانههای او از سرودههای محمدعلی بهمنی بود. در کار موسیقی به گفته خود وی تحت تأثیر سبک موسیقی ابراهیم منصفی بود. طوری که در سالهای آغازین کار هنری ترانههای منصفی را بازخوانی میکرد.
ترانه های مورد انتخاب وی در آلبوم هایش عمدتاً دارای مفاهیم اجتماعی و حماسی (مانند ترانه های «یادم باشد»، «کودکان خیابانی»، «سربلند» و «شیوه ی ما»)، مذهبی (مانند ترانه های «مهر علی و زهرا»، «احمد ثانی»، «یا فاطمه» و «مهر دلبر») و عاشقانه (مانند ترانه های «تو ای عشق»، «ماه من»، «بهت نگفتم» و «راز») بودند.
از این موارد می توان به نمونه های زیر اشاره نمود:
اجتماعی: ترانه ی «یادم باشد» (از آلبوم «دوستت دارم»، شعر از مجتبی کاظمی، دکلمه از پرویز پرستویی)
یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد
نگاهی نکنم که دل ِ کسی بلرزد
راهی نروم که بی راه باشد
خطی ننویسم که آزار دهد کسی را
یادم باشد که روز و روزگار خوش است
همه چیز روبه راه و بر وفق مراد است و خوب
تنها دل ِ ما ، دل نیست
* حماسی: ترانه ی «شیوه ی ما» (از آلبوم «عشق است»، شعر از محمدعلی بهمنی)
نتوان گفت که این قافله وامیماند، خسته و خُفته از این خیل جدا میماند
این رَهی نیست که از خاطرهاش یاد کنی، این سفر همرَهِ تاریخ بهجا میماند
دانه و دام در این راه فراوان اما، مرغِ دل سیر زِ هر دام رها میماند
میرسیم آخر و افسانه واماندنِ ما، همچو داغی به دلِ حادثهها میماند
بیصداتر زِ سکوتیم، ولی گاهِ خروش، نعره ماست که در گوشِ شما میماند
بِروید ای دلتان نیمه که در شیوه ی ما، مرد با هر چه سِتم، هر چه بلا میماند
مذهبی: ترانه ی «مهر دلبر» (از آلبوم «هوای حوا»، شعر از حکیم سنایی)
کار عاقل نیست در دل مهر دلبر داشتن، جان نگین مُهر مِهر شاخه بی برگ داشتن
از پی سنگین دل نامهربانی روز و شب، بر رخ چون زر نثار گنج گوهر داشتن
چون نگردی گرد معشوقی که روز وصل تو، بر تو زیبد شمع مجلس مهر انور داشتن
یوسف مصری نشسته با تو اندر انجمن، زشت باشد چشم را در نقش آزرم داشتن
احمد مرسل نشسته کی روا دارد خرد، دل اسیر سیرت بوجهل کافر داشتن
من سلامت خانه ی نوح نبی بنمایمت، تا توانی خویشتن را ایمن از شر داشتن
تا سلیمان وار باشد حیدر اندر صدر ملک، زشت باشد دیو را بر تارُک افسر داشتن
عاشقانه: ترانه ی «راز» (از آلبوم «ماندگار»، شعر از نیلوفر لاری پور)
یه زخم کهنه روی بالم، یه آسمون که چشم به رام نیست؛ به غیر واژه ی غریبی، چیزی توی ترانه هام نیست
حتی یه آینه پیش روم نیست، که اسممو یادم بیاره؛ تنهاترین مسافر شب، تو خلوتم پا نمی ذاره
ازم نخواه با تو بمونم! تو هیچی از من نمی دونی!؛ اگه بگم راز دلم رو، تو هم کنارم نمی مونی...
دل من از نژاد عشقه، از تو و از ترانه لبریز؛ یه دنیا غم توی صدامه، مث سکوت تلخ پاییز
من یه پرنده ی غریبم، من از نژاد آسمونم؛ میون این همه ستاره، من یه شهاب بی نشونم
ناصریا
پس از ارائه ترانه ناصریا منتقدان عبداللهی گفتند که این کاری اسپانیولی است و از ملودیهای جیپسی کینگ برگرفته شدهاست، اما وی معتقد بود که چنین نیست، و این کار ریتم عربی دارد، ریتمی که بارها با سازهای دیگری نظیر عود، دهل، و دف نواخته شدهبود. اما تاکنون هرگز با گیتار نواخته نشدهبود، اما عبداللهی این کار را انجام داد.
ملودی ترانه ناصریا سال ۱۳۷۶ ساخته شد. شعر این آهنگ به گویش بندری است و به گفته عبداللهی هدف از ساخت آن اعتراض ضد ظلم در جهان و نیز همدردی با ستمدیدگان جهان بودهاست. بر اساس متن شعر ناصریا اگر کسی قصد یاری مظلومی را داشتهباشد پس از تحمل سختی بسیار و دشواریهای این راه در پایان پیروز خواهد شد.
مرگ
وی در ۲۹ آذر ۱۳۸۵ در بیمارستان هاشمی نژاد تهران درگذشت و در زادگاهش، بندرعباس به خاک سپرده شد. تا سالها شایعات فراوانی در باره علت مرگ وی وجود داشت و همچنان این موضوع در هالهای از ابهام قرار دارد.
از جمله شایعات مطرح شده درباره علت مرگ او ابتلا به مواد مخدر بود که هرگز تائید نشد و حتی به شدت تکذیب شد.
احسان علیخانی دو سال بعد در سالروز فوت این خواننده در برج میلاد با گفتن برخی جملات حاشیههای فراوانی را در رسانهها باعث شد تا گمانه زنیها بیشتر و بیشتر شوند:
نزدیک یک سال است که فهمیدهایم او به قتل رسیده است در صورتی که این موضوع مطرح نشده بود. همیشه دوست داشتیم این موضوع را بگوییم. صحبت کردن از علی (ع) ساده است، اما ناصر عبدالهی در جایی از امیرالمؤمنین صحبت کرد که سخت بود.
تا سالها خانواده عبدالهی به دلیل تفکرات بومی و برخی محدودیتها از بازگویی این ماجرا خودداری میکردند تا اینکه در مهر ۱۳۹۳ و پس از گذشت هشت سال باشگاه خبرنگاران جوان اصلی ترین دلیل فوت ناصر عبداللهی را به نقل از مهدی براتی اینگونه بازگو میکند:
هفت سال پیش همسر ناصر عبداللهی، بعد از یک جربحث مختصر با وی، به حالت قهر به منزل پدری اش میرود. ظهر همان روز ناصر برای بازگرداندن همسرش، سراغش میرود. مدت هاست که بین خانواده همسر وی و ناصر بحثهایی در مورد دلایل اجرای قطعه یا فاطمه رخ داده و داییهای همسر وی به شدت از این موضوع عصبانیاند.
ظهر همان روز ناصر که برای بازگزداندن همسرش به محله پدر همسرش میرود، گویی وارد کارزاری شده که افراطیون منتظرش بودند و به سرکردگی داییهای همسرش و وهابیها و افراطیون مذهبی، مورد حمله قرار میگیرد و به شدت مورد ضرب و شتم قرار میگیرد.
بعد از این درگیری شدید، پیکر خون آلود ناصر به منزلش برده میشود و در حیاط خانه و روی تخت رها میشود. پسر خانواده بعد از چند ساعت و بدون اطلاع از ماوقع به خانه میآید و با تصور خواب بودن پدر، توجهی به وی نمیکند. صدای خِر خِر پدر پس از دقایقی توجه پسرش را جلب میکند. تا به سمت پدرش برود و با برگرداندن پدر به سمت خودش، متوجه آثار ضرب و شتم روی صورت پدر میشود.
از پدر داستان را میپرسد و ناصر در جواب میگوید که از جایی سقوط کرده و مشکلی نیست. به اصرار پسر به حمام برده میشود تا آثار ضرب و شتم و چهره خون آلود پدر شسته شود ولی به دلیل ضعف عمومی از حال میرود. از همان روز جدال ۲۷ روزه ناصر عبداللهی با مرگ در بیمارستانهای بندر و تهران آغاز میشود و این جدال سرانجام در روز ۲۹ آذر به مرگ مغزی وی و سپس فوت او منجر میشود. هنوزهم جای خالی وی درموسیقی ایران احساس میشودوتعداد طرفداران اوهرروز بیشترمی شوند.
- ۹۴/۰۴/۰۳